بحث انسان سالم رو میتونیم همینجا ادامه بدیم چون لستر دقیقا نماد کسیست که از خودش رضایت نداره و زندگی اش همه اش آرزو ه اونهم در دنیایی که همه آدمها همه چیز دارند و زندگی دیگه با آرزو ها و خواسته ها تعریف نمیشه

یعنی میگی انسان امروز کامله؟ همه چیز داره-خودشو دوست داره و تصمیماشم بر اساس کنجکاوی و لذته؟
اگه اون عده ی معدودی که اونقدر داغونن که فکر میکنن کاملن رو بذاریم کنار(+اونایی که واقعا کاملن)/ بقیه ای رو نمیبینم که حس کامل بودن داشته باشن.یکی از دلایل اینم که آدما از تنهایی فرار میکنن همینه.چون توی تنهایی شون با کسی که خودشون میدونن چقدر حوصله سربر و مزخرفه روبرو میشن. برای همینم میخوان که خودشونو با بقیه سرگرم کنن.

دارم حس میکنم که فقط پاهات رو زمینه...سرتو زیادی بردی بالا.جایی رو نگاه میکنی که شبیه زمین نیست.

شتتتتتتتتتتت....!
عجب جواب تندی دادم پسر! پادرا من دوست دارما...فقط بحثه.

نه اتفاقا من نگفتم همه انسانهای امروز کاملند . من گفتم اگه کسی با هودش حال کنه! و طبق گفته خودت اگه از خودشون فرار کنند و حوصله تنهایی خودشون رو نداشته باشند خوب معلومه دیگه کامل نیستند .
از کجا میدونی اون عده داغونند ؟ چرا زود قضاوت میکنی ؟ دیدی اکثر آدمهای هنری خل و چل میزنند ؟ داغونند یا با حقایقی که ما نمیدونیم حال میکنند ؟ اصلا چرا انسانی که با خودش حال کنه ندیدی ؟ این برام خیلی عجیبه !

جواب تند ؟ نه عشق من این حرفا چیه ؟ خیلی هم قشنگ نوشتی. حق داری منو تو آسمونها ببینی چون تا حدی هم همینطوره ولی خوب راهکارهای زمینی شدنش رو هم دارم . زمان بده

منظورمو نگرفتی. توی پرانتز نوشته بودم اونایی که واقعا کاملا.این که ندیدم غلطه.کم بودن یه چیز با نبودش می فرقه.مثلا با خودم حال میکنم.
منظورت از اینکه همه آدما همه چیز دارن چیپسه؟

راستی همیشه قرار نیس که یه موجود کامل با خودش حال کنه. یعنی آدمی که در راه تکامل باشه هم میتونه چنین حسی بکنه.

اصلا کامل اشتباه لفظیه چون انسان همیشه در حال تغییره. منظور من بیشتر انسان سالمه.
بنا به تعریف من یه موجود کامل یا سالم با خودش حال میکنه ممکنه تعریف تو یه چیز دیگه باشه. تعریفی داری برای انسان سالم؟

چیپس ؟ همه چیپس دارند ؟ هههههه

من تعریف جامعی از انسان کامل ندارم.تعریف تو هم مشکل داره:حتما تو هم دیدی جنایتکارا و روانی هایی که کلی آدمو میترکونن بعد تازه حس باحالی و پایداری در راه اهداف میکنن.مثل همین طالبان و...
راستی تو که تیز تر ازینا بودی! چیپس=چی
یه جور بازی زبانی بود.تا حالا ندیدی کسی به کار ببره؟
حالا یه بار دیگه به سوال چیپسیم نگاه کن.

لايك به فرشيد . ببخشيد tabaloogaa.

:))
آن لايك به پادرا

:))

در جلسات مشاوره با آدمکشها و جنایتکارها همشون دارند از یه چیزی فرار میکنند و فقط ظاهر امر اینه که دارند لذت میبرند ولی انسان سالم در مشاوره هم با خودش حال میکنه و همیشه مشکلش اینه که خواسته های ناخودآگاهش رو نمیشناسه. این دو نکته رو نباید باهم اشتباه گرفت.

انسان امروز در مقایسه با زندگی سخت گذشتگان در زمینه مادیات هرچی بخواهد با یه کمی تلاش میتونه داشته باشه برای همین فرصت بیشتری داره که خودش رو بشناسه ولی این فرصت رو به نوعی صرف فرار از خود و فراموشی خودش میکنه.

حتی به نظرم آموزش برای سنین بالای بیست هم لازم نیست و همه چیز رو خود آدم میتونه تو اینترنت و سی دی آموزشی بخونه و یاد بگیره نیاز به معلم هم فقط برای یادآوری موضوعات مهمه نه آموزش کامل اونها ....

تاحالا در جلسه مشاوره با یه جنایتکار حضور داشتی؟ یا مثلا از چنین جلسه ای فیلمی دیدی؟
معنی شستشوی مغزی همین دیگه. یعنی یجوری خرفهم میکنن که دیگه طرف واقعا به موضوع ایمان میاره.
بنابراین مخالفت خودمو با پاراگراف اولت اعلام مره...

راستش شستشوی مغزی متعلق به جامعه بسته و عقب افتاده است . در کشوری که به دنیای بیرون دسترسی داره محاله شستشوی مغزی جواب بده.علت موفق شدن گلدکووست هم داشتن مخاطبان عقب مونده بود وگرنه انسان منتقد و متفکر به رنگ دیگران در نمیاد !!

نه تو جلساتشون که نبودم ولی نمونه هاشو خوندم. فکر کنم هیلگارد هم داشته باشه

به نظرت چند درصد آدمها خودشون رو خیلی خیلی دوست دارند ؟ تو رابطه ات با خودت چیه ؟

خودمو که همین بالا مالا ها گفتم. با درصد دادن چندان موافق نیستم.ولی با دید توصیفی میگم خیلی کم. البته قبلا دراین مورد صحبت کردیم(نکردیم؟) حالا اگه اون آدمایی رو که فقط (با تاکید!) فکر میکنن خوبن و درنتیجه خودشونو دوس دارنو حساب کنی/میشن خیلی.وگرنه...
بنابراین دوباره فرضیه (آدم سالم=حال کردن با خود) رو رد میکنم.
از هیلگارد فقط هیپنوتیزمای تحقیقیش روی آدمای عادی رو دیدم.ازش چیزی مثل هیپنوتیزم جنایتکارا ندیدم.البته ندیدن من دلیل عدم وجودش نیس.
راستی با کلمه (همشون) در خط اول 2 تا نظر قبلیت حسابی مشکل دارم.(به تاریخ 20/7)

موافقم همشون اشتباهه منظورم اغلبه
دوست داشتن رو باید تعریف کنیم چون برای من یه ویژگی پایداره وقتی شخصی رو دوست دارم شاید ازش ناراحت یا دلگیر بشم ولی دیگه نمیتونم بگم دوستش ندارم ! و واقعا همیشه بهش یه علاقه کوچیک هم که شده دارم.
در ضمن این نکته مهم ترین موضوع حرف منه که خودت رو دوست داشته باش ... خیلی از مشکلات حل میشه

فکر کنم من تورو بیشتر از خودت دوست دارم

هه هه هه! منظورمو بد رسوندم.خودمو گفته بودم دوس دارم(حمل بر خودستایی بشه!).اینکه چند درصد آدما خودشونو دوس دارنو گفتم کم.

راستی:بهم ابراز علاقه نکن که جوابت نه هست.من فعلا میخوام درسمو ادامه بدم! قصد ازدواج ندارم!

ههههه ... ای بابا عشق که مالکیت نمیشناسه . جوابت هم نه باشه بازهم دوستت دارم . من عاشق اصیلم نه از این الکی ها . جی فکر کردی ؟

حالا که خودتو دوست داری که دیگه بیشتر هم دوستت دارم ... تا همیشه