ماهی گنده Big Fish
پیش نویس1: علی رقم ادبی بودن، اصرار داشتم نام این فیلم را به جای "ماهی بزرگ" به "ماهی گنده" ترجمه کنم!
پیش نویس2: پیشنهاد می کنم اول فیلم را ببینید و بعد این نقد را بخوانید!
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

نام:

ماهی بزرگ (Big Fish)

کارگردان:

تیم برتون (Tim Burton)

تهیه کننده:

بروس کوهن (Bruce Kohen)

فیلم نامه نویس:

جان آگوست (John August)

بازیگران:

اوان مک گرگور (Ewan McGregor)


آلبرت فینی (Albert Finny)


بیلی کرودآپ (Billy Crudup)


جسیکا لانگ (Jessica Lange)


آلیسون لوهمان (Alisson Lohman)

موسیقی:

دنی الفمن (Danny Elfman)

فیلم بردار:

فیلیپ روسلوت (Philippe Russelot)

ادیتور:

کریس لبنزون (Chris Lebenzon)



شرکت پخش کننده:

Columbia Pictures

تاریخ انتشار:

9 ژانویه 2004 (USA)

زمان فیلم:

125 دقیقه

بودجه فیلم:

70 میلیون دلار

درباره فیلم:

"ماهی بزرگ" ،محصول سال 2003 آمریکا ، یکی از بهترین آثار کارگردان خلاق و خوش فکر سینمای آمریکا ، "تیم برتون" است.

اگر چه پس از ساخت فیلم ضعیف "سیاره میمونها" ، بسیاری از طرفداران برتون از او ناامید و دلسرد شدند ، اما او با ساخت "ماهی بزرگ" ، نه تنها وجهه قبلی خود را به دست آورد بلکه طرفداران جدید بسیاری نیز پیدا کرد.

فیلم "ماهی بزرگ" بیان کننده رقابت همیشگی بین دو عامل شکل دهنده زندگی انسانهاست : قصه و واقعیت ، و به نوعی زور آزمایی این دو را در صحنه زندگی به شکلی هنرمندانه که مختص برتون است، به تصویر می کشد.


نمایی از داستان:

پدری که در طول زندگی اش عاشق قصه گویی بوده و همواره قصه های شیرینی از زندگی خود برای روایت کردن دارد و پسری که تمام قصه های پدر را زاییده ذهن او و کذب می داند و از اینکه همواره در طول زندگی اش مجبور بوده به این داستانهای دروغین گوش بدهد خسته شده، او فکر می کند که هیچ چیز از زندگی واقعی پدرش نمی داند و حالا که خودش در آستانه بچه دار شدن است دوست دارد به واقعیت زندگی خود وپدرش آگاه شود.

حالا پدر در آستانه مرگ است و قصه ها هم رو به پایان...


نقد فیلم :

"برتون" در این فیلم به خوبی از سنت قدیمی قصه گویی بهره برده است . فیلم در مرز روایت های مختلفی می گذرد و شاهد حضور چند راوی هستیم با دیدگاهها و نظرات مختلف:

1-ادوارد بلوم ، پیرمرد دوست داشتنی ما ، که قصه ها را به شیوه ای جذاب و شیرین تعریف می کند و اصرار دارد که ما هم داستانهای او را بی کم وکاست بپذیریم ، قصه های او مانند تمامی داستانهای دیگر نشات گرفته از واقعیت است اما به هنگام روایت شدن به سلیقه راوی بیان می شوند.

2-ویل بلوم پسر ادوارد ، گویا وظیفه او تکذیب تمامی داستانهای پدر است. او در برخورد با تمامی نزدیکان خود در صدد کاهش اعتبار داستانهای پدر است . او به پدر و داستانهایش با دید منفی می نگرد و به دنبال چیزهای دیگری است که خود آن را ((حقیقت ناب)) می نامد .

3-همسر بلوم که به شخصیت و داستانهای شوهرش به دیده احترام می نگرد و در پاسخ به سوالات فرزندش مبنی بر درجه اعتبار داستانهای پدر ، پاسخ مشخصی نمی دهد . شاید دلیل این موضع او این باشد که خود او یکی از زیباترین شخصیتهای داستانها ی ادوارد است.

4-باقی راویان . کسانی که به نوبت در داستان ظاهر می شوند و جنبه های تاریک داستناهای ادوارد را روشن می کنند . می توان گفت که به نوعی تمام این راویان داستانهای ادوارد را تایید می کنند . بزرگترین راوی این بخش دختر بچه ی کوچکی است که در شهر رویایی داستان ادوارد قرار دارد که بعدا متوجه می شویم او جادوگر قصه های او نیز هست.

در کل ویژگی مشترک تمام داستانهای روایت شده در این است که در آنها عنصر زمان نقشی را ایفا نمی کند و بارها در این داستانها شاهد جابجایی زمان هستیم.

با گذشت زمان و با مستنداتی که به دست می آید ، پسر کم کم به این نتیجه می رسد که چاره ای جز پذیرش داستانهای پدر ندارد و شاید زیباترین سکانس فیلم صحنه ایست که پسر به درخواست پدر داستان مرگ او را روایت میکند.

در این فیلم فضای فانتزی کارتونی به شدت محسوس است .برتون کار هنری خود را با انیمیشن کوتاه "وینسنت" آغاز کرد و در سال 2005 به خاطر انیمیشن تحسین برانگیز "عروس مرده" نامزد جایزه اسکار هم شد پس این فضای فانتزی در فیلم منطقی است .

در پایان به جرات می توان گفت که ساخت "ماهی بزرگ" ، آن هم با این قدرت و دقت تنها از برتون بر می آمد، کسی که به خاطر سبک شخصی و نامتعارفش بسیار شناخته شده است.


نکات حاشیه ای:

-ابتدا قرار بود فیلم را "استیون اسپیلبرگ" کارگردانی کند و او هم قصد داشت تا از "جک نیکلسون" استفاده کند اما "اسپیلبرگ" به دلیل نداشتن وقت این پروژه را رها کرد .

-دلیل انتخاب "اوان مک گرگور" به عنون نقش بلوم جوان ،شباهت زیاد او به عکسهای دوران جوانی "آلبرت فینی" ، بازیگر نقش ادوارد بلوم بود.

~~~~~~~~~~~~~~

پی نویس: همچنین بخوانید "آلیس در سرزمین عجایب تیم برتون" را!


برچسب‌ها:
5 Responses
  1. tabaloogaa Says:

    پدرام تو فیلمشو داری و به من نمیدی؟


  2. tabaloogaa Says:
    این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

  3. Pedpak Says:

    خودم بعد از مدتها تازه دیروز دیدم!


  4. Pedpak Says:

    یه چیز جالب تو فیلم هست!
    فرض کن تیم برتون را با فیلمی کاملاً تیم برتونی و بدون افکت های کامپیوتری! این است برتون اصیــــــــل!


  5. پادرا Says:

    هنوز وقتی آخرین صحنه این فیلم رو بعد از 5 بار دیدن دوباره میبینم گریه میکنم

    نمیدونم شاید پافشاری قهرمان داستان بر دست نکشیدن از رویاها انقدر باعظمته که منو به عمق میبره و بهم امید میده که میشه همچنان سابژکتیو (ذهنی و غیر واقعی) زندگی رو دید

    باعث شدی یه بار دیگه برم سراغش ... ممنونم


ارسال یک نظر