اولا شما كه نمي دوني چرا مي گي بانو گاگا اول شده ؟
دوما بنده خودم (مداركشم هست) ديدم و بودم كه مير حسين با تقلب ميليوني مردم سلحشور توانست با اختلاف چند ميليوني بالا سر بانو گاگا بايستد.تازه زهرا رهنورد هم كه جزو 10 تاي اول بود.
ولي با بقيه اش موافقم . ولي مواظب عمو فيلتر چي باش ها خيلي زرنگه با فتنه ها خوب مي جنگه . :) 

افسرده که نه شاید بهتره بگیم سرخورده چون افسردگی بیماری بسیار وحشتناکیه

محدودیت قبل از ازدواج که در ایران یکی از سنتهای علاقه مند کردن جوونها بوده و باعث میشده بهمدیگه شدیدا نیازمند بشند یکی از بزرگترین دلایل ازدواج هم بوده که در جامعه امروز دیگه از کار افتاده

من نمیخواهم مروج بی بند و باری باشم ولی به نظرم اگه دختران ایرانی از میل جنسی شون به پسرا جلوگیری نکنند و خانواده ها هم بپذیرند که زن هم از ارتباط جنسی لذت میبره و نباید در مقابل آقایون مثل سنگر ازش دفاع کنند همه چیز درست میشه ... چون آقایون که هیچ وقت جلوی خودشون رو نگرفته اند ولی همیشه در این جهل بوده اند که زن از رابطه لذت نمیبره و باید با پول و ماشین و بچه و اینها راضی اش کرد

نیاز جنسی یه امر خیلی ساده است و سرکوبش اشتباهه

......................................
دقت کردم شما نسبت به حرف ث حساسیت دارید ولی این حرف عربی نیست ها . ث معادل تتای یونانی و از واژگان فارسی باستانه اتفاقا ص عربیه و در فارسی بیخودی وارد شده. مثل سوفیه که به اشتباه مینویسند صوفیه

به ♠♀ ςæΓđáĐ ŋΪшЯà ♀♠:(آخه این اسمه تو انتخاب کردی؟)
ما میر حسین نمیشناسیم!!!

اين يه نوع هاذمونيه كه من اسمم رو از راست به چپ مي نويسم استعداد مي خواد كه تو از اين استعدادا نداري من آخر ترا ....

این انحراف فکر از یه طرف دیگه هم هست!
یه چیز هاییرو شیلتر میکنن که به فکر شیطان کثیــــــــــــف آمریکا هم نمیرسه!
یه بنده خدایی (مونث) {قابل توجه آقا پادرا! به ث نوشتم!} می خواست برای مدرسه ی بچه اش تو اینترنت راجع به "حشره" تحقیق کنه! بعد زنگ زده بود به من می گفت چرا وقتی تو گوگل می زنم "حشره" میزنه "دسترسی به سایت امکان پذیر نیست؟"

چی بگم خب!

به همین از چپ به راسته:
بعله ما از این هاذمونی ها زیاد دیده ایم!

Tabaloogaa:

1.به پادرا:آقا من از اوناش نیستم که بخوام فقط فارسی بنویسم.مشکل از کیبوردمه که s نداره.
با سرخوردگی بجای افسردگی کاملا موافقم.هرچند که فکر میکنم اولی مقدار زیادش موجب دومی میشه.
راستی من فکر میکنم که فقط سانسورها و محدودیت ها نیستن.نسل جوون هم چندان به اعتلای خودش اهمیت نمیده. مسلا! وقتیکه هدف از کلاس زبان میشه مخ زنی یا حداقل بودن درکنار جنس مخالف/اونوقت دیگه این دانش و علم برای خودشون نیستن.برای تامین یه هدف دیگن که حالا اگر شد درکنار اون باشن.

2.به آرمین:بچه تو باز شلوغ کردی؟! رو سر بنه به بالین.....

3.به pedip:من همه جوره با تو موافقم.فقط اینقد منو سانسور نکن.

به Tabaloogaa:
سر این پشت در وبلاگو تخته نکنن شانس آوردیم D:!

باز به Tabaloogaa:
با جنس "مخالف" اسان (عربیشو همه میدونین) موافق نیستم! "جنش متفاوت"

tabaloogaa:
گفت پدرام دهانم دوختی...

نسل جوون که چه عرض کنم همه آدمها به جنس مقابلشون (نه مخالف نه متفاوت) علاقه دارند و خیلی هم خوبه که به عشق یه نفر بریم کلاس زبان و با اون بیافتیم در رقابت و ارتقا پیدا کنیم چون اگه رقیبی نباشه آدم میل به تنبلی داره و درجا میزنه
چه بهتر که این رقیب خود معشوق باشه

ولی خوب در سرزمین های تحت فشار مثل ایران خیلی وقته که ابزار با هدف اشتباه گرفته میشه ... نمونه اش همین مدرک گرفتن که برای خیلی ها هدفه در حالی که صرفا ابزاره برای درک و دانش عمیقتر

پادرا منظورت از مقابل چیه؟ من کلمه متفاوت رو قبول دارم.

متفاوت یعنی با شما فرق داره و کاری باهات نداره و شما هم کاری باهاش نداری ولی مقابل یعنی از جنس خودته و روبروی شما پس میتونی باهاش حرف بزنی و یا عشق بورزی و یا دعوا کنی ....

به نظر من رابطه زن و مرد یا دختر و پسر بیشتر به روبرویی میخوره تا تفاوت

جمله اولتو قبول دارم ولی اینکه:(کاری باهات نداره و شما هم کاری باهاش نداری)) ربطی به تفاوت نداره.
تفاوت دو چیز میتونه باعث بشه مکمل هم باشن.
راستی اینکه بدون رقیب آدم ممکنه درجا بزنه درست/ولی اینکه رقیب معشوق باشه معمولا (اونطور که من دیدم) موجب درجا زدن بیشتر میشه.چون پای ازخودگذشتگی و... به میون میاد.
ممنون از شرکت در مباحثه.(البته این به این معنی نیست که دیگه انتظار دیدنت و جوابتو ندارم.

جنس متفاوت میتونه شامل دوجنسه ها و ترنس ها هم باشه ولی جنس مقابل فقط به یکیش اشاره میکنه

از طرفی کسانی که بین پسر و دختر تفاوت میبینند (مثل روانشناسی قدیمی که در کتاب زنان ونوسی مردان مریخی زیاد دیده میشه) آمادگی هرنوع سوتفاهم و درک ناپذیری از طرف همدیگه رو دارند.

من با این نگاه مخالفم و میگم پسر و دختر بهتر از هرکسی همدیگه رو میفهمند و میتونند باهم به تفاهم برسند و اگر بهشون فرصت داده بشه (که همه نگرانی ها همینجاست) خودشون راه درست رو پیدا میکنند

ازخودگذشتگی هم که بهش اشاره کردی فقط در لحظات آخر رقابت اتفاق میافته که دیگه هردو نفر قهرمان شده اند نه همون اولش که هیچ شناختی از توانایی های همدیگه ندارند و فقط دوست دارند دل همو بدست بیارند

مرسی عشقولی تو هم خوب بحث میکنی

از نظر دستور زبانی حرفت درسته پادرا.ولی معمولا منظور از این کلمه(حداقل برای من) یه دختر برابر پسر یا بالعکسه.
من به اینکه (آمادگی هرنوع سوتفاهم و درک ناپذیری از طرف همدیگه رو دارند.) یه جور دیگه نگاه میکنم:دختر و پسر در همدیگر چیزی رو که خودشون ندارن جستجو میکنن.حالا ممکنه که این تفاوت به یه جاذبه ختم بشه که باعث تکامل دو جنس میشه/یا اینکه موجب دافعه بشه که البته هردو مورد بستگی به طرز برخورد دوطرف داره.
با این مورد رقابت هم باتو موافقم و هم مخالف. قسمت موافق رو که خودت میدونی ولی قسمت نسبتا مخالف:
اینکه رقابت برای بدست آوردن دل طرف باشه برام ناملموسه. من کل کل رو بیشتر دیدم.(و چون تا حالا علاقه رو در رقابت ندیدم/نه نظرتو رد ونه تایید میکنم.)
خوشحال میشم اشتباهاتمو یادآوری کنی.

اینکه میگی چیزی رو که خودشون ندارند در دیگری ببینند من مخالفم چون داری انسان مجرد رو ناقص میبینی و کمال رو در پیوند جنسی میبینی .... این نظریه شاید در جامعه قدیم درست بود ولی انسان امروز هر فردش کامله ... برای همینه که امروز تنهایی نعمته

علاقه و رقابت رو همینجا در بحثمون ببین که باهم دوستیم ولی رقیبیم ... اگه غلظت این رقابت بیشتر باشه چیزی از علاقه من و تو کم میشه ؟ تازه شاید بیشتر هم بشه چون همدیگه رو ناراحت نمیکنیم

ما باهم رقیب و مخالفیم نه دشمن

با پاراگراف اولت شدیدا مخالفم.این یه مشکل جهانیه که خیلی از روانشناسا-جامعه شناسها و فلاسفه بهش اذعان دارن و سعی میکنن حلش کنن.اینکه انسان عصر مدرن تنهاتر شده رو که دیگه خیلی تابلوس.
شاید منظورت از حرفتو نفهمیده باشم که دراینصورت ممنون میشم بیشتر توضیحش بدی.
قسمت دوم حرفت قبول.

حالا چرا میزنی ؟
به نظر من روانشناسهایی که میگی هنوز نتونسته اند انسان معاصر رو سالم فرض کنند ... هنوز دنبال درگیری و معضل و تناقض در بشر میگردند

شما هم پشت فلاسفه و روانشناس ها و اینها قایم نشو نظر خودتو بگو چون شاید من و شما حقیقتی رو ببینیم که دانشمندان از دیدنش عاجز باشند

بهرحال نباید یادمون بره که روانشناسها و جامعه شناسها بخصوص از لکان به بعد هرگز نتونسته اند انسان سالم و کامل رو تعریف کنند

تو از انسان سالم و کامل چه تعریفی داری؟

انسان سالم از نظر من یعنی کسیکه از وجود خودش رضایت داره . خودش رو دوست داره و تصمیماتش بر اساس کنجکاوی و لذته.